به گزارش مجله خبری نگار،کسانی هستند که تجربه نزدیک به مرگ دارند و به طور معمول از اتفاقاتی همچون دیدن نور سفید در یک تونل و یا دیدار دوبارهی عزیزان از دست رفتهی خود یاد میکنند. جدایی از این گفتهها دانشمندان عقیده دارند که توضیحی علمی برای توضیح تجربهی نزدیک مرگ وجود دارد.
همان طور که از اسم تجربه نزدیک مرگ مشخص است، به طور معمول تحت فشار شدید فیزیکی- عصبی، درد و یا بیهوشی رخ میدهد و طبق گزارشهای به دست آمده این اتفاق به وسیلهی یک سوم از کسانی که از دست مرگ نجات یافته اند، تجربه شده است. این افراد از تجربه نزدیک مرگ خود صحبتهایی به میان آورده اند که به طور معمول این اتفاق احساس خوبی نظیر خروج از بدن، حرکت سریع در یک تونل تاریک و پس از آن ورود به نوری سفید که فرد قابلیت لمس آن را داشته است.
در این میان در فرهنگهای مختلف و جغرافیای مختلف نیز تجربه نزدیک به مرگ متفاوت بوده است. به طور مثال هندیها در این شرایط یاماراجا یا همان خدای مرگ هندوها را دیدن کرده اند همچنین آمریکاییها عیسی مسیح را دیده اند. جالب است بدانید که کودکان نیز دوستان و یا معلم خود را در نور سفید دیده اند.
لازم به ذکر است که برخی از افراد نیز تجربههای بدی نظیر عدم کنترل، عدم وجود، دیدن تصاویر جهنمی و قضاوت شدن به وسیلهی یک موجود فرا انسانی را تجربه کرده اند.
اولاف بلانک و سباستین دیگز دو عصب شناس معروف سوییسی هستند که تجربههای نزدیک به مرگ را به دو دسته تقسیم بندی میکنند: گروه اول که به نیم کره چپ مربوط میشود، شمال درک متفاوت از گذر زمان و حسی شبیه به پرواز بوده و گروه دوم با تمرکز بر نیمکره راست مغز، ارتباط با ارواح مردگان و شنیدن صداهای عجیب را شامل میشوند.
لازم به ذکر است که لوب گیجگاهی نیز تاثیر مستقیمی در ایجاد تجربه نزدیک به مرگ دارد. لوب گیجگاهی مسئول قسمتی از پردازشهای حسی – اطلاعاتی و حافظهای مغز بوده و فعالیتهای غیر عادی در این قسمت میتوانند منجر به ادراک متفاوت از دنیای اطرافمان شوند.
در این میان توضیحهای مختلفی در خصوص دلایل بروز پدیده ذکر شده ارائه شده که از بین آنها میتوانیم کمبود اکسیژن، ترشح ماده DMT و همچنین تاثیر مواد بیهوش کننده نظیر کتامین بر عملکرد مغز را نام ببریم.
یکی از مهمترین دلیلها برای تجربه نزدیک به مرگ، مغز در حال مردن است. طی این عملکرد، تجربههای نزدیک به مرگ در حقیقت توهمهایی است که به دلیل مرگ سلولهای مغزی در فرد تشکیل میشود. در واقع این تئوری در مقابل دلایل دیگر قابل هضمتر است، اما توضیح بعضی مسائل نظیر حس خارج شدن از بدن سخنی برای گفتن ندارد و همچون نظریههای دیگر ناقص است. بهتر است بدانید که تجربههای نزدیک به مرگ چه فراطبیعی باشند و چه توهمات یک ذهن از اهمیت ویژهای برخوردار است و با تحقیقات علمی بیشتر میتواند به درک عمیق مرگ و زندگی کمک شایانی کند.
منبع:اینفو